۱۳۹۰ فروردین ۹, سه‌شنبه

دفترچه تلفن

به نظرم میاد یکی از کارهای مرسومی که همه آدمها چند روز بعد از سال نو انجام می دهند انتخاب یه تقویم یا سررسید جدید است ، سپس منتقل کردن اطلاعات تقویم سال قبل به تقویم جدید . 
فرصت این کار تا امروز پیش نیامده بود . صفحه های تقویم جیبی را ورق زدم و روزهای خوب و شادی را برای ملت ایران آرزو کردم . مناسبت های مهم را با دقت در تقویم نو یادداشت کردم . تولد دوستان ، سالگردهای ازدواجشان ، سالروز وفات  بزرگان و نامداران کشورم و خلاصه هر آنچه نمی بایست فراموش شود .
از روی دفترچه تلفن سال قبل شروع به رونویسی کردم ، از الف تا ...  . از الف تا نام دوستانی که در بندند . یارانی که به حبس های چندین و چند ساله محکوم گشته اند . این اولین باری نیست که چنین سیلی سنگینی از دفترچه تلفنم می خورم . پارسال همین موقع ها بود که به شماره هایی رسیدم که طبق قانون کشورم ، طبق دستور مراجع قضایی میهنم تا سالهای سال کسی پاسخگوی این شماره ها نخواهد بود . 
و درد بزرگی بر جانم نشست .
من اما پر رنگ و واضح تلفن یاران جانی ام را در دفترم یادداشت کردم . دور نیست روزی که صدای بوق تلفن در گوشم می پیچد و باز همان خنده های سرمست و باز قهقهه های از ته دل .


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر