۱۳۸۹ بهمن ۲۹, جمعه

این سه زن


                                  ایران تیمورتاش



                                    مریم فیروز





                                    اشرف پهلوی




این سه زن کتابی است از مسعود بهنود . کتابی فقیرتر از باقی کتاب هایی که از او خوانده ام . به عقیده ی من " این سه زن "  از فقر حقیقت به شدت رنج می برد . بی آنکه دلیل آن را بدانم ، بهنود را در روایت پرده هایی از تاریخ معاصر ایران که در این کتاب به تصویر کشیده است ، بسیار و بسیار غرض ورز و کینه جو یافتم . صفاتی که از یک تاریخ نگار یا روزنامه نگار وطن پرست انتظار نمی رود.( بیگانگان به قدر کفایت بر حقایق تاریخی این سرزمین تاخته اند، چندان که ما را چاره ای جز بازنمایی حقایق دلچسب یا حتا گزنده آن نباشد )
به هر روی خوانش این کتاب ، پرتوی پر فروغی از اشتیاق به کنکاش در سرنوشت زنان سرزمینم بر من تاباند . روزنی بر من گشوده گشت تا راهی بیابم بدانجا که این دست تاریخ سازان میهنم را برشناسم  تا برگیرم ، آموزه های بیکرانی در این زندگانی ها .

" این سه زن " را بخوانید . نه به عنوان کتابی مستند ، که به هیچ روی مستند نیست . این سه زن را بخوانید که سرنوشت سه تن از زنانی است که رد  کفش های پاشنه بلندشان بر چند برگی از تاریخ معاصر ما برجاست .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر